- خلل دار
- تباه آسیبدیده
معنی خلل دار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دارای خال
Freckled, Polkadotted
веснушчатый , в горошек
sommersprossig, gepunktet
веснянкуватий , в горошок
piegowaty, w groszki
有雀斑的 , 有圆点的
sardento, com bolinhas
lentigginoso, a pois
con pecas, con lunares
tacheté, à pois
met sproeten, met stippen
กระเต็มไปด้วยฝ้า , ลายจุด
bertahi, bercak-bercak
مبقوعٌ , منقّطٌ
तिलों वाला , धब्बेदार
מנוקד
そばかすのある , 水玉模様
주근깨 있는 , 물방울 무늬의
çilleri, benekli
na madoa
তিলযুক্ত , ডটেড
جھریوں والا , نقطہ دار
نوکری، زیر دست
چیزی که دارای خار و شوک باشد خار آور سیم خار دار، کرمی که در مصر و هندوستان زیاد دیده میشود و از مهمترین آفات پنبه است
خجلت زده
ازد، بر پا، آژیر
زبون و ضعیف و دیوانه
صابر، شکیبا، بردبار
سالمند، سال دیده، پیر
آنکه پول بسیار دارد، ثروتمند
دارای ملک، دارای آب و زمین
مملکت دار، پادشاه، فرمانروا
صاحب گله، کسی که گلۀ گوسفند دارد